هر آن که آن را می طلبد , شاه یا گدا , سرش را می دهد تا بستاندش .
چه بسیاری که کتاب های بزرگ را خواندند و مردند .
کبیر میگوید : ابرهای عشق , باریدند روی من , قلبم را خیساندند ,
لذت می برد ... و لبخند می زند .
به نام زندگی..........!
بخند ای عشق ای امید فردا
که من خندیدنت رادوست دارم
به باغ خاطرم هر روز و هر شب
تو را تنهای تنها دوست دارم
منم چون ماهی افتاده در شن
تو را مانند دریا دوست دارم
نگاهی کن ب من ای عاشق دل
تو را مانند رویا دوست دارم
برچسب ها :
عشق در باغ ها نمی روید ,
عشق در بازار فروخته نمی شود ,
هر آن که آن را می طلبد ,
شاه یا گدا ,