قلم در اندوه بی واژه گی می میرد....
چروک شده است ذهنم.....
از خشکی لحظه های تنهایی....
وقتی حتی به یاد آوردن لبخندت....دشوار شده است...!!
کاش خبر می دادی..
این مرثیه ی انتظار کی تمام می شود.....؟؟؟!!
زندگی...
زندگی انگار...
تمام صبر را بخشیده است به من
هرچه من صبوری می کنم
او با بی صبری تمام هول می زند برای ضربه ی بعد
کمی خستگی در کن لعنتی
خیالت راحت
خستگی من به این زودی ها در نمی شود
دوستت دارم به آن اندازه ای که عاشقتم
دوستت دارم به آن اندازه ای که عاشقتم . عاشق یک عشق واقعی
عاشق تو ...
عاشقی که برای رسیدن به تو لحظه شماری می کند
ای عشق من ...
ای بهترینم ...
به عشق تمام این عشق ها دوستت دارم
دوست دارمV
به اندازه ی همان تنهایی که یا تنها با تو هستم و یا تنها به یاد تو هستم
به اندازه ی دنیا که می خواهم دنیا نباشد و تنها تو برای من باشی
به اندازه ی تمام آرزو هایم که تنها تویی
من که تنها تو را دارم از تمام دار دنیا فقط تو را می خواهم تو تنها آرزویم هستی ...
به شیرینی لحظه های عاشقی دوستت دارم
آن گاه که با تو هستم یک لحظه تنها ماندن نفس گیر است ...
لحظه های عاشقی با تو چقدر شیرین است
به عشق آن چشم های زیبایت دوستت دارم
من که عاشق چشم هایت هستم عاشق گرفتن دست های مهربانت هستم
به اندازه ی تمام لحظات بی قراری و دلتنگی دوستت دارم
به عشق دیدنت بی قرارم حالا که تو را دارم هیچ غمی جز غم دلتنگی ات در دل ندارم
به اندازه ی تمام ستاره های آسمان دوستت دارم
به عشق تو به آسمان پر ستاره خیره می شوم
به عشق اینکه تو را تا آخرین نفس دارم دوستت دارم
به اندازه ی تمام لحظات زندگیم تا آخر عمر عاشقتم ...
به عشق این لحظه های انتظار دوستت دارم